اصل شخصی شدن تحقیقات مقدماتی و استفاده از ابزارهای آن در بحث کرامتمدار کردن آیین دادرسی کیفری، اهمیت ویژهای دارد. این موضوع در امر اجرای مجازات با عنوان عدم تحمل کیفر نیز به چشم میخورد. طبق مادۀ 502 آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در صورتی که برابر نظر پزشکی قانونی، محکومعلیه قادر به تحمل حبس نبوده یا ادامۀ مجازات حبس برای وی خطر جسمی و فیزیکی داشته باشد، با رعایت شرایط قانونی از ادامۀ حبس جلوگیری خواهد شد. بحث عدم تحمل کیفر در خصوص مجازات شرعی شلاق حدّی نیز در قانون مجازات اسلامی وجود دارد. از سوی دیگر، بازداشت موقت به عنوان شدیدترین قرار تأمین کیفری در مواردی بر اساس مواد 237 و 238 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، ضروری بوده و اقدام به آن برای بازپرس تکلیف میباشد. در بسیاری از موارد نیز دیگر قرارهای کیفری به دلایلی از قبیل عجز از معرفی کفیل یا تودیع وثیقه، نتیجهای مشابه بازداشت موقت را به دنبال دارند. سؤالی که در اینجا به ذهن میرسد این است که در این موارد وضعیت متهمان بیمار چگونه خواهد بود؟ آیا اصول کرامتمدارانۀ آیین دادرسی با تکلیف بازپرس به صدور قرار بازداشت، قابل جمع است؟ آیا میتوان به یک آیین دادرسی افتراقی معتقد بود؟ نگارنده، معتقد به استفاده از یک نوع آیین دادرسی افتراقیِ مبتنی بر آموزههای جرمشناسی و کرامت انسانی در بحث بازداشت موقت است.