استادیار دانشکدة حقوق دانشگاه شهید بهشتی و رئیس انجمن ایرانی حقوق جزا
چکیده
بزهکاری اطفال و نوجوانان، دغدغهای است که همواره نظامهای کیفری و رفاهی کشورها را با مشکل روبرو کرده است. به عنوان واکنش به ناهنجاریهای اجتماعی کودکان، برخوردها متنوع بوده است. در دورهای از زمان، این برخورد به صورت برخوردی خفیف و رفاهمدار بوده است. اما در سالهای اخیر این واکنشها به ویژه در قوانین کیفری جدید انگلستان به گونهای کیفری جلوه نموده است و بیشتر در پی برخوردهای شدید است تا رفاهمدار. نمودهای این رویکرد در عمل متفاوت بوده است. قرار ارجاع یکی از تأسیساتی است که در پی غلبة رویکرد کیفری در برخورد با کودکان ظهور کرد. این قرار گرچه در ظاهر به منظور مقابله با وحشتهای اخلاقی ناشی از بزهکاری کودکان و نوجوانان ظهور کرد با این حال انتقادات بسیاری را متوجه خود ساخته است؛ زیرا برخی از ویژگیهای مداخلهجویانة آن موجب گردیده است تا در مقابل بسیاری از نهادهای نظام عدالت کیفری کودکان بزهکار قرار گیرد.
در این مقاله با مروری بر برخوردهای خفیف کیفری با کودکان بزهکار، این قرار با ویژگیهای خاص آن که حاکی از برخورد سختگیرانه با بزهکاری اطفال است، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.