مطالعه تطبیقی رضایت بزه‌دیده بر ایراد صدمه بدنی در حقوق ایران و آلمان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه حقوق، دانشگاه بوعلی سینا

چکیده

حقوق کیفری ایران در خصوص رضایت بزه‌دیده بر ایراد صدمه بدنی ساکت است و اغلب گفته می‌شود که رضایت بزه‌دیده بی‌تأثیر است. در مقابل، ماده 228 قانون مجازات آلمان، رضایت بزه‌دیده را در صورتی که رفتار خلاف اخلاق حسنه نباشد، مانع کیفر مرتکب می‌داند. از لحاظ مبانی قانون‌گذاری، رویکرد نسبت به رضایت تحت تأثیر یکی از سه اصل محدودکننده مانند اصل ضرر، اصل پدرسالاری و اصل اخلاق‌گرایی حقوقی و حکم عدم تأثیر رضایت، مبتنی بر اصل ضرر و رویکرد حقوق آلمان، مبتنی بر پدرسالاری می‌باشند. در آلمان، علاوه بر رضایت کامل، مواردی مانند رضایت فرضی و مفروض نیز در حکم آن دانسته شده‌اند؛ حال آنکه در حقوق ایران، این موارد معمولاً با ضرورت توجیه می‌شوند. برخی مصادیق رضایت بزه‌دیده بر ایراد آسیب بدنی از سوی افراد عادی شامل اَعمال پزشکی و شبه‌پزشکی مانند ختنه و خالکوبی و اَعمال ورزشی غیر مجاز و رفتارهای آزارگرایانه جنسی است. در حقوق آلمان در صورت وجود شرایط، رضایت، عنصر دوم جرم یعنی غیر قانونی بودن را زائل می‌کند و کنشگر، مسئولیت مدنی نیز نخواهد داشت. برعکس، موضع حقوق ایران در این موارد سکوت است، ولی با توجه به قواعد عمومی، رضایت مجنی‌علیه تأثیری بر تعزیر مقرر برای جنایت بر عضو ندارد و در خصوص قصاص و دیه گفته شده که مشهور فقها اعتقاد به سقوط قصاص و دیه دارند. به‌جاست که قانون‌گذار ایرانی موضع صریح‌تری پیرامون رضایت بر ایراد صدمه بدنی اتخاذ نماید و در برخی ابعاد مانند خالکوبی، با قانونمندسازی و در برخی حوزه‌ها مانند ختنه دختران، با جرم‌انگاری صریح، سیاست جنایی مناسبی در پیش گیرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Comparative Study of Consent of the Victim on Bodily Harm in the Law of Iran and Germany

نویسنده [English]

  • Mehri Barzegar
Assistant Professor, Bu-ali Sina University, Law department
چکیده [English]

The Iranian laws are silent on the ruling of consent of the victim on bodily harms and it has often been claimed that it has no effect. However, in Germany Article 228 of StGB bars punishment of the actor in cases of consent of the victim, provided that it would not be against common decency. From legislative foundations perspective, the approach towards consent might be based on one of the harm, paternalism or legal moralism principles, the ineffectiveness of it being based upon the harm principle and the German Approach being based upon paternalism. In Germany, plus full consent, hypothetical and presumed consent are treated as full consent, while in the Iranian law these instances are justified via the rules of necessity. Some examples of consent of the victim on bodily harm from non-physicians include medical and semi-medical operations such as circumcision and tattooing, illegal sports and sexual masochistic acts. According to the German law, if all conditions being present, consent dissolves the second element of crime (Rechtswridigkeit) and the actor will have no civil responsibility. In Iran, there is no specific ruling, however considering the general rules consent of the victim will have no influence on Ta’zir. Speaking of Qisas and Diya, it has been claimed that most Islamic jurists believe that it will dissolve both of them. It is recommendable that the Iranian Law adopts an explicit point of view on consent on bodily harm. In some dimensions like tattooing, regulating and in some other dimensions like mutilation, explicit criminalization would be a proper criminal policy.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Consent
  • Bodily harm
  • German Criminal Law
  • Common decency
  1. آقایی‌نیا، حسین، حقوق کیفری اختصاصی؛ جرائم علیه اشخاص (جنایات)، چاپ نوزدهم، تهران، میزان، 1401 ش.
  2. همو، حقوق ورزشی، چاپ هیجدهم، تهران، میزان، 1401 ش.
  3. آقایی‌نیا، حسین، و محمدمهدی عالمی طامه، «تأثیر رضایت پیشین مجنیّ‌علیه در سقوط قصاص و دیه»، فصلنامه حقوق اسلامی، سال هشتم، شماره 29، تابستان 1390 ش.
  4. احمدی، کامیل، «تبیین اجتماعی علل و پیامدهای ختنه زنان در ایران»، فصلنامه مطالعات روان‌شناسی و علوم تربیتی، سال هفتم، شماره 2، تابستان 1400 ش.
  5. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، جلد 1، چاپ هفتاد و یکم، تهران، میزان، 1401 ش.
  6. همو، حقوق جزای عمومی، جلد 2، چاپ شصت و یکم، تهران، میزان، 1401 ش.
  7. استوارت میل، جان، رساله درباره آزادی، ترجمه جواد شیخ‌الاسلامی، چاپ ششم، تهران، علمی و فرهنگی، 1395 ش.
  8. بوهلاندر، مایکل، مبانی حقوق کیفری آلمان، ترجمه اصلی عباسی، تهران، مجد، 1392 ش.
  9. دلخون اصل، سعید، «بررسی اجمالی جایگاه رضایت بزه‌دیده در نظام کیفری ایران»، نشریه کانون وکلای دادگستری اردبیل، سال دوم، شماره 2، پاییز و زمستان 1395 ش.
  10. رستمی، هادی، حقوق کیفری و لیبرالیسم؛ بررسی کیفر در سنت فلسفی لیبرال، تهران، نگاه معاصر، 1399 ش.
  11. سعداوی، نوال، چهره عریان زن عرب، ترجمه مجید فروتن و رحیم مرادی، تهران، اندیشه‌های نوین، 1359 ش.
  12. شمعی، محمد، و سارا شهباز، جرم‌انگاری حداکثری، تهران، جنگل، 1394 ش.
  13. صابری، گلی، و روح‌اللّٰه اکرمی، «تأثیر رضایت مجنی‌علیه بر مسئولیت کیفری»، فصلنامه قانون یار، سال چهارم، شماره 16، زمستان 1399 ش.
  14. صادقی، محمدهادی، «رضایت به جنایت»، فصلنامه مدرس علوم انسانی، سال هفتم، شماره 1، بهار 1382 ش.
  15. عبدالهی، اسماعیل، و سیدکرامت حسینی، «بررسی و تحلیل رضایت قربانی در چارچوب مبانی حقوق کیفری ایران»، فصلنامه تحقیقات جدید در علوم انسانی، سال دوم، شماره 2، بهار 1395 ش.
  16. غلامی، حسین، «اصل حداقل بودن حقوق جزا»، فصلنامه پژوهش حقوق کیفری، سال اول، شماره 2، زمستان 1391 ش.
  17. غلامی، علی، و ندا مقدمی، «جرائم محتمل در ختنه دختران و ضرورت جرم‌انگاری آن»، فصلنامه حقوق پزشکی، سال دوازدهم، شماره 45، تابستان 1397 ش.
  18. کاریو، روبر، بزه‌دیده‌شناسی؛ از گسستن پیوند بین اشخاص تا ترمیم اجتماعی، ترجمه سیدحسام‌الدین سیداصفهانی، تهران، میزان، 1401 ش.
  19. محمودی جانکی، فیروز، «مبنای فلسفی منع حقوقی و کیفری ایراد ضرر به خود؛ مطالعه موردی الزام استفاده از کمربند و کلاه ایمنی در رانندگی»، فصلنامه حقوق (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی)، سال سی و هفتم، شماره 1، بهار 1386 ش.
  20. مصطفی‌زاده، فهیم، و امیر کشتگر، «فلسفه و مبانی جرم‌انگاری در نظام‌های حقوق عرفی»، دوفصلنامه اندیشه‌های حقوق عمومی، سال یازدهم، شماره 2 (پیاپی 21)، بهار و تابستان 1401 ش.
  21. مظفری‌نیا، سهراب، و حسن حیدری، «اثر رضایت به جنایت بر مسئولیت کیفری»، دومین کنفرانس بین‌المللی پژوهش‌های علوم اسلامی فقه و حقوق در ایران و جهان اسلام، 1398 ش.
  22. میرمحمدصادقی، حسین، «تأثیر رضایت بر جنایت»، مقاله در: افق‌های نوین حقوق کیفری (نکوداشت‌نامه استاد دکتر حسین آقایی‌نیا)، تهران، میزان، 1398 ش.
  23. همو، حقوق جزای عمومی (1)، چاپ سوم، تهران، دادگستر، 1400 ش.
  24. میرمحمدصادقی، حسین، و علی ایزدیار، «خودکشی مساعدت‌شده پزشکی: از مبانی جرم‌انگاری تا واکنش کیفری»، فصلنامه حقوق پزشکی، سال نهم، شماره 32، بهار 1394 ش.
  25. نجفی‌ابرند آبادی، علی‌حسین، «حقوق تطبیقی و هماهنگ ـ نزدیک‌سازیِ نظام‌های حقوقی»، دیباچه در: جلوه‌هایی از مطالعه تطبیقی حقوق فرانسه و ایران (مجموعه درس‌گفتارهای نشست بین‌المللی استادان دانشگاه علامه طباطبائی و دانشگاه پواتیه)، به کوشش بهزاد رضوی‌فرد، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 1398 ش.
  26. نلکن، دیوید، «چرا عدالت کیفری را مقایسه می‌کنیم؟»، ترجمه مهری برزگر، مقاله در: بوس‌وُرث، ماری، و کارولین هویل، جرم‌شناسی چیست؟، برگردان گروهی از پژوهشگران علوم جنایی، به کوشش حمیدرضا نیکوکار، تهران، میزان، 1398 ش.
  27. نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، چاپ بیست و یکم، تهران، کتابخانه گنج دانش، 1387 ش.
  28. وایت، راب، و فیونا هینز، مجموعه مطالعات کجروی و کنترل اجتماعی (کتاب دوم: جرم و جرم‌شناسی)، ترجمه علی سلیمی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1384 ش.
  29. هادی‌تبار، اسماعیل، و مریم مهری متانکلایی، «تعارض اصل ضرر و اصل آزادی اراده در جرم‌انگاری سقط جنین»، مجله حقوقی دادگستری، سال هشتاد و سوم، شماره 105، بهار 1398 ش.
  30. Blom, Rianne M. & Raoul C. Hennekam & Damiaan Denys, “Body Integrity Identity Disorder”, PLoS One, Vol. 7(4):e34702, April 2012, <https://doi.org/10.1371/journal. pone.0034702>.
  31. Bock, Dennis, Strafrecht Allgemeiner Teil, German Edition, Berlin, Springer, 2018.
  32. Bohlander, Michael, Principles of German Criminal Law, Oregon, Oxford & Portland, 2009.
  33. Christopher, Russell, “Tripartite Structures of Criminal Law in Germany and Other Civil Law Jurisdictions”, Cardozo Law Review, Vol. 28(6), 2007.
  34. Coluccia, Anna & Mario Gabbrielli & Giacomo Gualtieri & Fabio Ferretti & Andrea Pozza & Andrea Fagiolini, “Sexual Masochism Disorder with Asphyxiophilia: A Deadly yet Underrecognized Disease”, Case Reports in Psychiatry, Vol. 2016, 22 September 2016, <https://doi.org/10.1155/2016/5474862>.
  35. Dressler, Joshua, Understanding Criminal Law, 7th, USA, LexisNexis, 2015.
  36. EIGE (European Institute for gender Equality), “Current Situation of Female Genital Mutilation in Germany”, 2012.
  37. Gropp, Walter & Arndt Sinn, Strafrecht Allgemeiner Teil, German Edition, Berlin, Springer, 2015.
  38. Herring, Jonathan, Great Debates in Criminal Law, 2nd, Uk, Hampshire, Palgrave Macmillan, 2012.
  39. Merkel, Reinhard & Holm Putzke, “After Cologne: male circumcision and the law. Parental right, religious liberty or criminal assault?”, Journal of Medical Ethics, Vol. 39(7), July 2013, <https://doi.org/10.1136/medethics-2012-101284>.
  40. Onoma, Anne, “Legal Censure of Unconventional Expressions of Love and Sexuality; Finding a Place in the Law for BDSM”, Hastings Women’s Law Journal, Vol. 28(1), Winter 2017.
  41. Parmanand, S. K., “Volenti non fit Iniuria in Roman Law”, Journal for Juridical Science, Vol. 10(1), 1 May 1985.
  42. Stein, Sarah, “Decriminalizing Kink: A Proposal for Explicit Legalization of Sexually Motivated Consensual Harm”, National Writing Competition Submission, April 2020.
  43. von Sochaczewski, Christina Oetzmann & Jan Gödeke & Oliver J. Muensterer, “Circumcision and its alternatives in Germany: an analysis of nationwide hospital routine data”, BMC Urology, Vol. 21(1), 7 March 2021, <https://doi.org/10.1186/ s12894-021-00804-9>.