مطالعه و بررسیِ الگوشناسانۀ موضوعات، نه تنها به تبیین نظاممند تحولات آن موضوعات مدد میرساند، بلکه زمینۀ شناخت چگونگی تحولات و دگرگونیهای مفهومی و معنایی مسائل مورد بررسی را نیز فراهم مینماید. عدالت کیفریِ اطفال با توجه به موضوع مورد مطالعۀ آن ـرفتارهای پرخطر و جنایی کودکان و نوجوانانـ و نیز جایگاه آسیبپذیر و غالباً آسیبدیدۀ آنها موضوع تأمّلها و سیاستگذاریهای متفاوتی واقع شده است، به نحوی که گونههای مختلف پاسخدهی به بزه و بزهکاری را نیز تجربه کرده است. بیتردید گزینش مدل مطلوب پاسخ به بزهکاری اطفال، اگرچه بر اساس منابع الهامبخش سیاستگذاری جنایی در قلمرو ملی صورت میپذیرد، آشنایی به گونههای پاسخهای مذکور و آثار و نتایج آن خالی از فایده نخواهد بود. در این مقاله، بیآنکه در مقام بررسی الگوی غالب بر سیاست کیفری/ جنایی ایران ناظر بر اطفال بزهکار باشیم و یا در اندیشۀ تجویز الگویی خاص در این باره باشیم، به تبیین مهمترین گونههای پاسخدهی به بزهکاری اطفال و بیان مختصر برخی آثار و نتایج آن میپردازیم.