در سیاستهای کیفری معاصر، «کیفرشناسی نو» ناظر به تبیین آن دسته از تدابیر کیفری است که در آنها، پیروی از مبانی سیاسی خاص موسوم به «راست جدید» موجب پیدایش رویکردهایی به مفهوم «خطر جرم» شده است که بر اساس آنها توجه نمودن به خطر جرم بزهکاران به معنای لزوم رویگردانی از «بازپروری» بزهکاران تلقی شده است. این در حالی است که مطالعات علمی نشان میدهد که اگر این مبانی سیاسی در سیاستگذاریهای کیفری در قبال خطر جرم بزهکاران مورد توجه قرار نگیرد، آنگاه هیچ ملازمۀ قطعی میان خطر جرم بزهکاران و نفی بازپروری آنان وجود نخواهد داشت. در برخی از نظامهای حقوقی که کمتر تحت تأثیر این مبانی سیاسی بودهاند، میتوان شاهد پایبندی دستگاه عدالت کیفری به لزوم بازپروری بزهکاران و توجه همزمان به خطر جرمِ آنان و در نتیجه شکلگیری نوعی «بازپروری خطرمدار» بود که به جای طرح دیدگاههای آرمانی در آن، به بازپروری بزهکاران در پرتو خطر جرمِ آنان اهتمام میشود.
قاسمی مقدم, حسن. (1392). واکاوی رابطه میان خطر جرم بزهکاران و بازپروری آنان در سیاستهای کیفری معاصر از نقد مبانی سیاسیِ کیفرشناسی نو تا شکلگیری بازپروری خطرمدار. آموزه های حقوق کیفری, 10(6), 173-204.
MLA
حسن قاسمی مقدم. "واکاوی رابطه میان خطر جرم بزهکاران و بازپروری آنان در سیاستهای کیفری معاصر از نقد مبانی سیاسیِ کیفرشناسی نو تا شکلگیری بازپروری خطرمدار". آموزه های حقوق کیفری, 10, 6, 1392, 173-204.
HARVARD
قاسمی مقدم, حسن. (1392). 'واکاوی رابطه میان خطر جرم بزهکاران و بازپروری آنان در سیاستهای کیفری معاصر از نقد مبانی سیاسیِ کیفرشناسی نو تا شکلگیری بازپروری خطرمدار', آموزه های حقوق کیفری, 10(6), pp. 173-204.
VANCOUVER
قاسمی مقدم, حسن. واکاوی رابطه میان خطر جرم بزهکاران و بازپروری آنان در سیاستهای کیفری معاصر از نقد مبانی سیاسیِ کیفرشناسی نو تا شکلگیری بازپروری خطرمدار. آموزه های حقوق کیفری, 1392; 10(6): 173-204.